عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
درد دل صادقانه | 2 | 241 | sara |
به زودی | 1 | 107 | hroham |
آدرس جلسه پسران . شمال تهران . شطرنج | 0 | 149 | akbar |
آدرس جلسه دختران . همدان | 0 | 116 | akbar |
آدرس جلسه دختران . رشت {استان گیلان} | 0 | 112 | akbar |
آدرس جلسه دختران تهران . جنوب شرق . ابوذر | 0 | 161 | akbar |
آدرس جلسه دختران . چالوس | 0 | 231 | akbar |
آدرس جلسه دختران کرمانشاه | 0 | 106 | akbar |
ناراتین پسران اصفهان | 1 | 199 | arash |
آدرس جلسه پسران . مشهد | 0 | 137 | akbar |
آدرس جلسه دختران . مشهد | 0 | 126 | akbar |
آدرس جلسه دختران سبزوار | 0 | 154 | akbar |
آدرس جلسه پسران سبزوار | 0 | 115 | akbar |
آدرس جلسه دختران کرج | 0 | 137 | akbar |
اطلاعیه | 0 | 115 | arash |
جلسات ما ... | 0 | 127 | akbar |
پدرم .... مادرم .... | 0 | 135 | akbar |
در های ناراتین باز است | 0 | 115 | akbar |
ناراتین مخصوص چه کسانی است ؟ | 0 | 160 | akbar |
ناراتین یعنی چه ؟ | 0 | 169 | akbar |
تولد یک شاپرک
یک دانشمندی در حال نگریستن به یک شاپرکی بود که با زحمت و سختی سعی می کرد از پیله خودش بیرون بیاید . تقلا و کشمکش شاپرک برای بیرون آمدن از پیله ساعت ها طول کشید تا اینکه مرد دانشمند دلش برای شاپرک سوخت و به آشپزخانه رفت و یک چاقو آورد تا شاپرک را از پیله اش آزاد کند . زمانی که شاپرک از پیله اش بیرون آمد ناقص بود . بال های او ناقص بودند و او نمی توانست پرواز کند . او فقط می توانست بال هایش را به هم بزند ولی نمی توانست پرواز بکند . شاپرک پس از چند بار سعی و تلاش برای پرواز به زمین افتاد و مرد .
مرد دانشمند نزد دوست خود که یک زیست شناس بود رفت و ماجرا را برای او تعریف کرد . مرد زیست شناس گفت که شاپرک ها برای بیرون آمدن از روزنه تنگ پیله باید تقلا کنند و این فشار را تحمل کنند . زیرا که این فشار است که باعث می شود بال های شاپرک از پهلوهایش بیرون بیاید . تو با پاره کردن پیله شاپرک به او کمک کردی کوتاه مدت درد و فشار او کم شود اما دراز مدت باعث جلوگیری از رشد و ادامه زندگی او شده ای .
در زندگی ما انسان ها نیز به مضیقه ها و تنگناها احتیاج داریم تا بتوانیم رشد پیدا کنیم تا بتوانیم تولد جدیدی را تجربه کنیم .
لذت بردن را یادمان ندادند ..!
همیشه در انتظار به پایان رسیدن روزهایی هستیم
که زندگی مان را تشکیل می دهند :
مدرسه
دانشگاه
کار و …
و زمانی که به پایان می رسیم
حسرت گذشته را می خوریم
و همیشه آرزوی مان به پایان رسیدن بهترین روزهای زندگی مان است …
یکی از عوامل بسیار مهم در رفتار سالم، عزت نفس است. بسیاری از نوجوانان و جوانان به علت ضعف در عزت نفس به رفتارهای ناسالم و آسیب های اجتماعی روی می آورند. عزت نفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن. این حس از مجموع افکار، احساس ها، عواطف و تجربیات فرد در طول زندگی ناشی می شود. عزت نفس هنگامی به وجود می آید که نیازهای ابتدائی زندگی فرد به نحو مناسبی ارضا شده باشند. کودکان و نوجوانان زمانی از عزت نفس زیاد بهرە مند می شوند که بتوانند، احساسات مثبتی را به کمک عوامل زیر تجربه کنند:
همبستگی:این احساس زمانی تجربه می شود که نوجوان از پیامدهای مهم زندگی خود راضی باشند.
بی همتائی:این احساس هنگامی به وجود می آید که نوجوان بتواند صفات یا ویژگی هائی که موجب تفاوت و تمایز او از دیگران می شود بشناسد و به آنها احترام بگذارد.
قدرت:احساس قدرت وقتی به وجود می آید که نوجوان بداند منابع، فرصت و قابلیت آن را دارد که بر شرایط زندگی خوداثر بگذارد
عوامل مؤثر در عزت نفس ) خود آگاهی و شناسائی خود) ارزش گذاشتن بر انچه که هست )باور به بی همتائی و بی نظیر بودن خود
اگه رویایی داری باید ازش محافظت کنی … مردم نمیتونن خیلی کارها رو بکنن، دوست دارن توهم نتونی اگه یه چیزی رو میخوای باید به دستش بیاری. مــکث نکـــن
کودک آزاری و نوجوان آزاری متاسفانه یک پدیده شوم است که در جامعه ما رواج دارد. این گروه سنی یا از طرف خانواده آزار می بینند یا در جامعه دچار آسیب می شوند . البته یکی از بهترین کارها این است که با این پدیده شوم مقابله کنیم اما باید جایی هم باشد تا این آسیب دیده گان بتوانند یاد بگیرند چگونه با مشکلات کنار بیایند و یاد بگیرند که دیگر از خود مراقبت کنند . در این راستا ما NGO داریم با نام ناراتین Narateen (نوجوانان آسیب پذیر) که در مناطق گوناگون جلساتی داریم و به گروه سنی نوجوان مهارت خود را دوست داشتن و از مهارت های خود استفاده کردن و توانائیهای خود را شناختن و با مشکلات خود روبرو شدن را در میان میگذاریم .. آنها که در شرایط گوناگون آسیب دیده اند باید با تمرکز به خود یاد بگیرند که چگونه زندگی کنند که بیشتر از این آسیب نبینند و قربانی نشوند.
اجازه بدهیم بچه ها حرفشون را بزنند . به حرف های آن ها گوش کنیم و زود قضاوت نکنیم . با اجازه ندادن به آن ها , آن ها را در معرض آسیب های دیگر قرار ندهیم . بچه ها حق دارند نظراتشون را بیان کنند و درباره احساساتشون حرف برنند .
پدرم
دوستت دارم
و می دانم تو هم مرا دوست داری و تمام سعی و کوشش خود را می کنی تا من امنیت و آرامش داشته باشم
می دانم که تو نگران من هستی و به آینده من فکر می کنی
پدرم
من دلم می خواهد که در کنار پدر بودن دوست من هم باشی و فرصت بدهی تا بتوانم مشکلاتم را با تو در میان بگذارم و تو به حرف های من گوش کنی و برای من بیشتر وقت بگذاری .
پدرم
مرا درک کن و فرصت بده تا بیشتر بتوانم با تو حرف بزنم و مشکلاتم را با تو در میان بگذارم
یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهم باشند
یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم
یادم باشه که من اگر خودم با خودم آشتی نکنم هیچ کسی نمی تواند مرا با خودم آشتی دهد
یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم
چرا که کسی که با خودش مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باشد
عید باستانی نوروز و سال تازه بر همه ی نوجوانان مبارک
خشونت بزرگسالان باعث می شود که بچه ها هم به خشونت رو آورند …
کودکان وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی می کنند می آموزند بی اعتماد به خود باشند. وقتی با خشونت زندگی می کنند می آموزند که جنگجو باشند. وقتی با ترس زندگی می کنند می آموزند که بُزدل باشند. وقتی با ترحم زندگی می کنند می آموزند که به خود احساس ترحم داشته باشند. وقتی با تمسخر زندگی می کنند می آموزند که خجالتی باشند. وقتی با حسادت زندگی می کنند می آموزند که در خود احساس گناه داشته باشند. اما اگر با شکیبایی زندگی کنند بردباری را می آموزند. اگر با تشویق زندگی کنند اعتماد و اطمینان را می آموزند.
“هر بار در مهمانیها حضور داشت و با پدرم برنامه سفر میریخت و با لبخندی چندشآور میگفت ‘دیگه مرد شده و باید با من بیاید شکار’… وقتی مرد خوشحال شدم. هنوز هم نتوانستهام به پدرم بگویم که دوست صمیمیاش مرا اذیت کرده است.”
اسماعیل که وارد دهه ۳۰ زندگی خود شده، با اشاره به اینکه حتی یادآوری این خاطره هم برایش آزار دهنده است، میگوید: “من هنوز ازدواج نکردهام، به این دلیل که نمیخواهم پدر فرزندی باشم که شاید روزی در جایی همان بلایی که سر من آمد، سر او هم بیاید.”
موضوعات مرتبط
در میان ایرانیان وقتی از آزار و اذیت جنسی کودکان صحبت میشود، معمولا نگاهها به سمت کودکان دختر میرود و کمتر به پسران توجه میشود. برخی از کارشناسان معتقدند این مسئله از فرهنگ ایران نشات گرفته و برخی معتقدند صحبت در مورد آزار جنسی کودکان پسر که در فرهنگ عامه از آن به عنوان “بچه بازی” یاد میشود، تابو است.
کتایون خوشابی، فوق تخصص روانپزشکی کودکان در ایران اخیرا با اشاره به اینکه طبق آمار جهانی، قربانیان اکثر سوءاستفادههای جنسی دختران هستند، گفته که در ایران به نظر میرسد “پسران بیشتر از دختران مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند و دلیل آن را می توان قیدها و محدودیتها و مراقبتهایی دانست که خانوادهها بیشتر برای دختران قائل هستند و پسرها به دلیل آزادی عمل بیشتری که دارند و نظارت کمی که والدین روی رفت وآمد آنها اعمال می کنند بیشتر مورد آزار جنسی افراد غریبه قرار می گیرند.”
سعید که در حال حاضر خارج از ایران زندگی میکند، میگوید: “پدرم مدیر مدرسه بود، یک معلم عربی در دوران راهنمایی داشتیم که به یکی از بچهها پیشنهاد کرده بود برای اینکه در عربی نمره قبولی بیاورد، میتواند با او هم بستر شود، نمیدانم این معلم تنها به این دانش آموز پیشنهاد داده بود یا نه، اما وقتی من موضوع را شنیدم، با بقیه همکلاسیها جوی علیه معلم درست کردیم که برای سال بعد معلم نیامد، یعنی گفتند اخراج شد.”
تعریف آزار جنسی کودکان
- آزار جنسی ممکن است تماسی یا غیر تماسی باشد.
- افرادی که مرتکب آزار جنسی از نوع تماسی می شوند معمولا بدن و اندام تناسلی کودک را به قصد تحریک جنسی خود لمس یا دستمالی می کنند.
- در آزار جنسی غیر تماسی فرد آزار دهنده آلت خود را یا تصاویر پورنو را نشان کودک میدهد، یا ماجراها و داستانهای شهوانی برای او تعریف میکند و از دیدن آثار ترس و اضطراب در چهره او لذت میبرد.
- در حضور کودک دست به استمنا می زنند و در مواردی شدیدتر با کودک رابطه جنسی کامل برقرار می کنند.
- فرد مهاجم حتی ممکن است اعمال جنسی انجام ندهد و فقط کاری کند که باعث آزار کودک شود. مانند داغ کردن اندام تناسلی کودک
به گفته مددکاران اجتماعی وجود این مسئله در فرهنگ عامه به معنی پذیرش چنین مسئلهای در همه سطوح جامعه نیست، اما تابو بودن صحبت کردن در خصوص این موضوع سبب شده این مسئله به شکل یک موضوع زیرپوستی در سطح کشور وجود داشته باشد.
به اعتقاد فعالان حوزه کودک، امنیت جنسی پسر بچهها موضوع کم اهمیت تری از موضوع امنیت جنسی دختران تلقی می شود و والدین به اینکه پسرشان شب را مثلا در خانه دوستی سپری کند کمتر حساسیت نشان می دهند تا اینکه دخترشان بخواهد چنین کاری کند. در سالهای اخیر این نوع نگاه کمی تغییر کرده و حساسیت والدین در مورد امنیت پسران هم افزایش یافته است.
اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده کل پلیس ایران در سال ۹۱ در گفت و گو با روزنامه قانون اعلام کرد که “در ۹۰۰ پرونده ثبت شده از تجاوز در سال ۱۳۹۰ حدود ۴۰ درصد آمار تجاوز مربوط به زنان و ۶۰ درصد آن مربوط به مردان بوده که بیشتر علیه افراد زیر ۱۵ سال صورت گرفته است.”
رضا در دوران دبستان و راهنمایی از مدرسه تا خانه سوار مینیبوس میشد، او که در حال حاضر ۳۵ ساله است، میگوید: “سوار مینیبوس می شدم، احساس میکردم، آقایی به شکل عجیبی به من چسبیده، یا در یک لحظه دست مردی را بین پاهایم میدیدم، میترسیدم، جرات نمیکردم به خانواده چیزی بگویم، از ترس مدتی سوار مینیبوس نمیشدم و تا خانه پیاده میرفتم، هر روز هم پدر و مادرم به شدت مرا دعوا میکردند که برای چی اینقدر دیر به خانه میرسم، اما میترسیدم که بگویم چه اتفاقی می افتد”.
منصوره مقاره عابد، رئیس انجمن ایرانی مطالعات زنان به تازگی در این مورد گفته است: “به کودکان اجازه داده نمی شود که بتوانند درباره اینکه مورد سوء استفاده قرار گرفته اند صحبت کنند و بزرگسالان نیز نمی توانند از احتمال خطر بروز خشونت جنسی در خانه حرف بزنند و حتی نمی دانند در صورت مشهود شدن اتفاق چگونه باید برخورد کنند.”
همچنین آرش اکمل، متخصص روان شناسی در کلیکنشریه جام و جان در آمریکا نوشته که بسیاری از بیماران او در آمریکا ایرانیانی هستند که در دوران کودکی توسط یکی از اعضای خانواده مورد آزار جنسی قرار گرفته اند و امکان صحبت کردن در مورد آن را نداشتند.
به گفته آقای اکمل، بسیاری به دلیل کمبود آموزش و آگاهی فکر میکنند اتفاقاتی که برای کودکان در دوران کودکی روی میدهد به سرعت فراموش میشود درحالیکه این طور نیست.
از سوی دیگر به اعتقاد برخی از مشاوران امور کودک، وقتی دختر بچهای حاضر میشود در مورد آزار جنسی صحبت کند، به او به چشم یک قهرمان نگاه میشود، اما با توجه به فرهنگ مردسالاری حاکم بر ایران، اگر پسر بچهای در این مورد صحبت کند، نگاه ترحم آمیز همراه با کنایههای مختلف را باید تحمل کند و تنها راه برای مقابله با این پدیده آموزش است.
سهیل که دوران کودکی و نوجوانی خود را در اطراف تهران زندگی کرده، میگوید: “نزدیک خانه ما کوره پز خانه و شیشه گری بود، آنجا کلی بچه کار میکرد، این اتفاق آنجا خیلی متدوال بود، کارگرهای بزرگتر یا سر کارگرها عموما با این بچهها بودند، مامان و بابای من اجازه نمیدادند با این بچهها بازی کنم.”
امیر با یادآوری دوران دبیرستانش میگوید: “در دبیرستان ما پسرهای بزرگتر و هیکلی عموما پسر بچههای کوچکتر و خوش قیافه را اذیت میکردند، یا به زور میبردند در توالت و مجبورمان میکردند کارهایی بکنیم که جرات نمیکردیم به مدیر و ناظم بگوییم.”
(در این متن برای حفظ حریم خصوصی مصاحبه شدگان از اسامی مستعار استفاده شده است)
جنسیت فرزندتان را بپذیرید و نگرش غیر جنسی را به او منتقل کنید
۱٫از تعمیم دادن کلیشه های مربوط به جنسیت، اجتناب کنید: به فرزندتان اجازه دهید تا بداند دخترها علاوه بر اینکه زیبا هستند، باهوش و قوی هستند. همچنین پسرها علاوه بر این که قوی و باهوش اند، خوش تیپ هستند.
۲٫هرگز به دلیل جنسیت فرزندتان، انتخاب های او را درمورد اسباب بازی ها، فعالیت ها و یا تجربیات محدود نکنید.
۳٫با گفتن «تو یک پسر کوچک هستی» هویت جنسی فرزندتان را شکل دهید. همچنین هویت جنسی هم سالانش را با نامیدن آنان به عنوان « دختر» یا «پسر» تأیید کنید. برای مثال بگویید: سارا یک دختر کوچک است.
۴٫در سال های مهدکودک فرزندتان را تشویق کنید تا همان طور که با همسالان و هم کلاسی های هم جنس خودش بازی می کند، با همسالان و همی کلاسی های جنس مخالفش هم بازی کند.
۵٫حریم جنسی و خصوصی کودک را محترم بشمارید.
۶٫اجازه دهید پسرتان بداند که ایرادی ندارد اگر گریه کند. پسرها نباید مجبور شوند که هیجانات شان را پنهان و یا احساسات شان را سرکوب کنند.
۷٫به فرزندانتان بگویید که پسرها هم می توانند سرآشپز و یا خیاط های خوبی شوند و دختران نیز می توانند مأمور آتش نشانی و خلبانان خوبی باشند.ف
۸٫فرزندتان را با نقش ها و کارهایی که در کتاب ها و زندگی واقعی وجود دارد که هم زنان و هم مردان قادر به انجام آن هستند، آشنا کنید.
۹٫اگر امکان دارد، گاهی فرزندتان را با خود به سرکار ببرید.
۱۰٫پدران به دخترانشان با پرورش و ارایه توجه به ویژگی های زنانه، و مادران هم با این توجه نسبت به پسرها، در جهت رشد احساس آنان در مرود جنسیت شان کمک کنند. مثلاً: پدر درب را برای دخترش باز کند یا به لباس و ظاهرش توجه کند. مادر می تواند به قدرت ماهیچه ای، تغییرات صدا و ظاهرش توجه کند.
با تشکر از:
دکتر محمود حکیمی/ گروه روان شناسی بازی
امر ونهی بچه ها بزرگترین آفت دوستی با آنهاست.آنها زمانی اعتماد پیدا میکنند که بفهمند درک شده اند .پدر و مادر ها تا زمانی که نتوانند شرایط امروزرشد بجه ها در جامعه را از شرایط دیروز خودتمیز دهند قادر به درک آنها نخواهند بود .کلید درک و دوستی با آنها همین تشخیص تفاوت شرایط رشد آنها و ما می باشد
با فرزندا ن مان مهربان باشیم و برای آن ها وقت بگذاریم و آن ها را درک کنیم .
اگر تشویق را جای تنبیه قرار دهیم ,
فرزندان ما در آینده با مشگلات کمتری روبرو خواهند شد .
امروزه دچار یک بیپدر و مادری مدرن شدهایم، والدین با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی صرفا به دنبال تامین مسائل رفاهی هستند و این در حالیست که درصد کمتری از نیازهای کودک مسائل رفاهی بوده و درصد بیشتر شامل نیاز به توجه، آرامش، امنیت و غیره است.
نکات مهمی درباره نوجوانان (۱):
با ورود نوجوانان به مرحله بلوغ، آنها سه تغییر اساسی را تجربه میکنند که تغییرات زیستی، روانی و اجتماعی را شامل میشود. زمانی که #نوجوانان با تغییرات جسمی، چهره، قد و تغییر در صدا رو به رو میشوند نشان از وجود تغییرات زیستی در آنها است، حال آنکه تغییر در احساسات و عواطف و البته موضوع مهم هویت ناشی از تغییرات روانی در این دوره از زندگی صورت میگیرد و الگوبرداری از اجتماع و گروه همسالان، کسب استقلال و در نهایت گسترش نقش جنسیتیشان گویای تغییرات اجتماعی در این مرحله از زندگی است، زمانی که خانوادهها با این تغییرات مواجه میشوند بایستی روشهای تربیتیشان را با این سن متناسب کرده و طراحی کنند، چرا که معمولاً#نوجوان در سن ۱۱سالگی به تفکر انتزاعی یا صوری دست پیدا میکند. آنها در این سطح تفکر میتوانند در مورد مسائلی که ندیدهاند و در مورد آن تجربهای کسب نکردهاند فکر کرده و نظر بدهند، بنابر این دیگر مانند گذشته از والدین اطاعت و فرمانبرداری ندارند و قوانین و دستورات آنها را مطلق و غیرقابل تغییر نمیدانند.
مشخص است که در این شرایط #خانواده بایستی یک سبک تربیتی مناسب با این دوره سنی فرزند که معمولاً ترکیبی از روش مباحثه و مشارکت طرفین در تصمیم گیری و تعیین خط مشیها است را به کار بگیرند. در صورتی که معمولاً خانوادهها انتظار دارند به روش گذشته عمل کنند، دستور دهند، اعمال نظر کنند و فرزند را در مسیری که خود میخواهند قرار دهند درحالی که این رفتار اشتباه است و هویت نوجوان را زیر سوال میبرد.
نوجوانان در سنین ۱۱ تا ۱۸ سالگی باید برای دو سوال «من که هستم؟» و «چه خواهم کرد؟» پاسخ اساسی پیدا کنند. به همین دلیل خانواده باید شرایط مناسبی را فراهم کند تا نوجوان بتواند برای این سوالات پاسخی مناسب کسب کند. با این وجود شاهد هستیم که خانوادهها در بیشتر موارد از سه سبک کلی استفاده میکنند. نخست اینکه بطور مستقیم اعمال نظر میکنند (هویت تثبیت نشده) و نوجوانانی که در این موقعیت و شرایط تربیتی قرار میگیرند، معمولاً در سنین بالاتر به راحتی تغییر مسیر میدهند. ضمن اینکه به نسبت سایر نوجوانان از میزان اعتماد به نفس پایین تری برخوردار خواهند بود. گروه دوم از #والدین که شیوههای کلی تربیتی را به کار میگیرند، برنامهای برای فرزند تدوین نمیکنند و او را رها میکنند در این زمان فرد با هویت تشکیل نشده، رشد خواهد کرد و به این ترتیب چنین نوجوانانی تا سالهای پایانی عمر روش مشخصی برای زندگی ندارند. این گروه همانهایی هستند که بیشتر از سایرین، حتی در سنین بالادرگیر مد میشوند و البته میزان آسیب پذیریشان نیز بیشتر است. سومین نوع #تربیت هویت تشکیل شده را به همراه دارد چرا که خانواده شرایطی را فراهم میکند تا فرزند بتواند برای آن دو سوال مهم پاسخی مناسب و منطقی پیدا کند.
روزنامه ایران، شماره ۵۳۰۹ به تاریخ ۸/۱۲/۹۱، صفحه ۱۴ (تربیت)
مشکل اینجاست که در خانواده پدر و مادر و در مدرسه مدیر و ناظم و معلم , همه این باور غلط را دارند که می شود با تنبیه مسائل و مشکلات را حل کنند . این باور غلط همیشه در جامعه ما رواج داشته و حتی می گویند : چوب معلم گل است هر کی نخورد خل است . اما انگار نمی خواهند باور کنند که تنبیه بدنی و تنبیه روحی هر دو باعث می شود که بچه ها دچار خشم و عصیان شوند و یا گوشه گیر و افسرده …
مادرم
پدرم ,
دوستتان دارم اما می خواهم صادقانه بگویم
من رویای شمانیستم
من رویای خودم هستم
این را اگر باور کنید بهتر می توانیم هم را درک کنیم .
تعداد صفحات : 6
ااین وبلاک قصد دارد نوجوانانی را که در خانواده های آسیب پذیر { معتاد } و ... قرار دارند و همچنین نوجوانانی را که امکان درگیر شدن در آسیب های اجتماعی را دارند تشویق کند تا با شرکت در جلسات ناراتین و یا اگر امکان دسترسی به این جلسات را ندارند با همراه شدن در تجربیات دیگر نوجوانان همسن و سال خود ... دعوت کند که یاد بگیرند تا از خود مراقبت کنند وبا مهارت زندگی کردن آشنا شوند و با توجه به خود روی خود متمرکز شوند زیرا اعتقاد من ابن است که پیشگیری بهتر از درمان است